دستگیری ها اخیر در شورای شهر و شهرداری تبریز در 2 ماه گذشته همچون زمین لرزه ای بدترین دوران عمر شورای چهارم و شهرداری صادق نجفی تلقی می شود. دستگیری هایی که انتشار رسانه ای آن باعث گردید با گذشت هر روز جوانب دیگری از این مسئله روشن شود و در نهایت صادق نجفی روز گذشته از رسانه ها خواست که«رسانه ها به تخلفات اخیر شورا و شهرداری دامن نزنند!».
تحریریه تبریزبیدار برای بررسی جوانب این مسئله و تبیین نسبت مفاسد اقتصادی و جنبش دانشجویی، نشستی را با حضور جعفر مدبر، عضور شورای شهر تبریز و فعال دانشجویی دهه 70 و توحید نوری مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی برگزار کرد. در میانه این نشست که با حضور جمعی از مخاطبین تبریزبیدار در تحریریه این پایگاه خبری-تحلیلی برگزار شد، جعفر مدبر برای اولین بار از پشت پرده برخی جریانات در شورای شهر تبریزپرده برداشت.
آقای مدبر، بحث را با شما آغاز کنیم، برخی معتقدند فساد در ساختار شهرداریها نهادینهشده و بهعنوان مسئلهای عادی در میان گفتگوها و جمعهای دوستانه و خانوادهای تبدیل شده که برای احداث یک ساختمان، به فلان کارمند رشوه دادهام و کارم را حل کردند. نظر شما در این زمینه چیست، آیا فی واقع فساد در ساختار شهرداری وجود دارد؟
مدبر: بسمالله الرحمن الرحیم. بنده هم به شما و سایر حاضرین عرض سلام و ادب دارم و امیدوارم نشست و گفتگوی خوبی را شاهد باشیم. شهرداری بهعنوان مجموعه کلان مدیریت شهری با دارا بودن دهها مجموعه خدماتی، فرهنگی، عمرانی، محلی است که نسبت به ساختار و کارکنان مجموعه بزرگی است و در کنار اینکه ازنظر وظایفی که در کلانشهرها تعریف میشود، در سایر زمینههای مدیریتی که یکی از آنها ضرورت بحثهای نظارتی است، آنگونه که بایدوشاید پرداخت نمی شود. مثلاً به بحثهای عمرانی و یا خدماتی توجه میشود اما به مباحث نظارتی و سلامتی توجه و اهمیت لازم انجام نمیشود.
دغدغه ما در توجه به مسائل شهری و عمرانی در مقایسه با مباحث فساد اداری و سلامت ساختاری، چقدر میباشد؟ ما چقدر برای بحث سلامت اداری شهرداری ازجمله در بحثهای نظارتی دقت و حساسیت کافی همچون نهادهای نظارت وجود دارد؟ در شورای شهر نیز این بحثهای نظارتی و تکریم اربابرجوع در مقایسه با مثلاً تعرفه عوارض خدمات شهری و کرایه اتوبوس و تاکسیرانان، باهم نمیخواند.
تلقی من این است که نکته مورداشاره ازاینجهت درست است؛ یعنی آنگونه که بایدوشاید ما به این بدنه گسترده سازمان شهرداری اهمیت نظارتی دوچندان و چند برابر میدادیم، ندادهایم و طبیعتاً به دلیل گستردگی مجموعه شهرداری اینگونه مسائل بسیار به چشم میآید که یک نمونه از این اتفاقات در شهرداری تبریز، همین دستگیریهای اخیر در شورا و شهرداری بوده است که برملا شده است.
اگر پای شهردار یا سایر مدیران بلندپایه هم در دستگیری ها مطرح باشد لاپوشانی نشود!
رهبر معظم انقلاب در سال 80 در فرمانی 8 مادهای خطاب به سران 3 قوه، از آنان مطالبه مبارزه جدی و عمیق با فساد در هر سطح و در هر کیفیتی را مطرح کردند، ولی پس از یکی از نهادهایی که ضرورت حضور و نقشآفرینی جدی در اجرا و مطالبه این مطالبه از سوی آنان بهصورت جدی انتظار میرفت، جنبش دانشجویی بود، بسیار می گویند اقدامات و مطالبه جنبش دانشجویی در این قالب و چارچوب بیشتر در قالب موجها و بهصورت مقطعی باقیمانده است و و اگر جنبش دانشجویی از پتانسیلهای خود به نحو احسنت ایفا میکرد ما شاهد این مفاسد در این سطح نبودیم. نظر شما دراینباره چیست؟
نوری: بسمالله الرحمن الرحیم. بنده هم خدمت شما و استاد گرانقدر آقای دکتر مدبر سلام عرض میکنم. همانطور که اشاره کردید پس از ابلاغ این فرمان 8 مادهای در 15 سال پیش، بنر و پوستر فراوانی برای آن درست کردند و در ظاهر اقداماتی را در این راستا تولید کردند تا نشان دهند کاری انجامشده است. اما آنچه در این میان اهمیت داشت این بود که ضرورت داشته و دارد با الگوبرداری و عمل به این فرمان رهبر معظم انقلاب و آنگونه که مردم بهصورت علنی در سطح جامعه مشاهده کنند اقدامات مناسب و مثمر ثمری انجام گردد.
از سوی دیگر به دلیل وجود عدهای آقازاده در تهران و همین استان خودمان، که کشور و انقلاب را متعلق و ملک شخصی خودشان میدانند،
اقداماتی از سوی آنان انجام گردید که موجبات افزایش نارضایتی و بدبینی
مردم نسبت به این مسئله را باعث شد اما از سوی دیگر ما شاهد هستیم که رهبر
معظم انقلاب فرمودند که این انقلاب متعلق به مردم و برای مردم است و اولین
کسی که باید پیش از همه مطالبه داشته باشد خود مردم هستند و بالطبع زمانی
که برخی مفاسد در برخی از بدنههای اداری و ساختاری دیده میشود، صدای مردم در میآید و انتقاد میکنند.
جنبش دانشجویی وظیفه داشت پس از ابلاغ فرمان 8 مادهای توسط معظم له، با الگوبرداری از این مواد و در حد امکان و وسع خود برای تبلیغ و مطالبه اجرای این مواد را از مسئولین میداشت ولی متأسفانه کمکاری فراوان و به زمین ماندن این مطالبه، بر افزایش مطالبه مردم در مبارزه با فساد و بدبینتر شدن آنان را در موضوع مبارزه با مفاسد باعث شد.
به نظر من در بحث پیگیری این مطالبه روی زمینمانده نقش جنبش دانشجویی بسیار مهم است و پیش از همه باید زمینه لازم برای فعالیت این جریانهای انقلابی در عرصه مطالبه گری و مبارزه با فساد بیشازپیش تقویت شود و رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان بر برخورد با مانعتراشی برخی از مسئولین در اقدامات انقلابی دانش آموزان و دانشجویان تأکید کردند.
جنبشهای دانشجویی باید جایگاه واقعی خود را در زمینه برخورد با مفاسد تقویت کرده و پسازآن مطالبه گری را در سطح خرد و کلان انجام دهند و من سخن شما را قبول دارم که در این زمینه کم کاری فراوانی کردهایم و این مطالبه رهبر معظم انقلاب روی زمین مانده و پس از سر باز کردن این قبیل پروندههای تخلفات در شورا و شهرداری تبریز، اینها باید برای ما عبرتی باشد تا بتوانیم با مطالبه گری همه این مفاسد را به صورت شفاف با مردم در میان بگذاریم تا زمینه بدبینی نسبت به نظام و انقلاب فراهم نشود.
مطالبه همه مردم و جنبشهای دانشجویی در این است که این دستگیریها
و برخورد با مفاسد و تخلفات در هر سطح و مقامی ادامه یابد و اگر پای
شهردار و یا سایر مدیران بلندپایه هم در میان باشد لاپوشانی نشود و دستگیری
و مبارزه با فساد بهصورت جدی و قاطع ادامه یابد. تا اینجا در این زمینه برخورد با مفاسد کمکاری شده و ضعف بزرگی برای ماست، انشا الله شاهد باشیم که بیشازپیش در برخورد با این مفاسد اقدامات جدی انجام گیرد.
دانشجو باید به عنصری فعال در زمینه
برخورد با مفاسد و مطالبه گری در این برخورد تبدیل گردد و زمینه مناسبی را
برای مطالبه گری و روشنگری هرچه بیشتر و بهتر فراهم نماییم.
افراد عافیتطلب و فرصتطلب نباید وارد مجموعه های مدیریتی شوند!
نقش شورای شهر در مبارزه با فساد اقتصادی در ساختار کلانشهر شهرداریها خصوصاً در کلانشهر تبریز در 4 دوره فعالیت انان را چگونه میبینید؟ آیا نقش شورای شهر را بستری برای فساد میبینید یا دارای نقش برای مبارزه با فساد اقتصادی؟
مدبر: طبیعتاً شوراهای اسلامی شهر، یکی از برکات انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی پس از حکومت پهلوی است که با پیروزی انقلاب ؛ امام خمینی(ره)زمام اداره امور را به مردم سپرد، و برکت پیروزی انقلاب، تقویت نهادهای مردمی است که قدرت خود را از مردم و با تکیه بر آنان اخذ میکنند و قطعاً یکی از شاخصههای مشخص این نهادهای مردمی، نقش مجالس محلی در بخشهای مختلف کشور است که خود را در قالب شوراهای اسلامی شهر و روستا جلوهگر میکنند.
شما اگر دقت کنید، حضرت امام (ره) در 9 اردیبهشت 58، یعنی کمتر از 3 ماه انتخابات، به دولت موقت دستور میدهد که به فوریت با برگزاری انتخابات شوراهای شهر، مدیریت شهرها را به مردم دهید و این بدین معنی است که شوراهای اسلامی یکی از برکات انقلاب اسلامی است.
شورای شهر بهعنوان مجموعه سیاستگذار که با خواست مردم پیشرفت مملکت را رقم بزند، نهادی تأثیرپذیر و قدرت گرفته از مردم و آرای آنان است. صرفاً شوراهای اسلامی این نیست که بهخودیخود خوب یا بد باشند بلکه آنچه مهم است تفکری که بر شوراهای اسلامی حاکم باشد.
حضرت امام (ره) نیز آن زمان هشدار دادند که اگر تفکر دلنشینی بسیجی بر کشور و مجموعههای مدیریتی حاکمیت نیابد، ما هرلحظه منتظر حادثه باشیم و خود مراکز تصمیمگیری و سیاستگذاری بهدوراز تفکرات دینی و انقلابی و دلسوز برای انقلاب و مردم نباشند، خطا و اشتباه زیاد خواهد بود.
اگر نهادهای ما بهگونهای باشد که افرادی امتحانداده و شناختهشده و دلسوز برای نظام و مملکت باشد، طبیعتاً خیروبرکت سرشاری از مجموعهها میبینیم و اگر این گزینشها و انتخاباتها به درستی انجام نشود، خدایی نکرده افرادی عافیتطلب، فرصتطلب و کسانی که به دنبال منافع شخصی و گروهی خود هستند، این اشتباهات و خطاها در این مجموعهها روزبهروز افزایش خواهد یافت.
مسئله مهم در این نهادها، روح حاکم بر این نهادها و مدیریت کشور است که باید فضای انقلابی و خدمتگزاری و تفکر دینی را در این ارگانها و ازجمله شورای شهر نهادینه کنیم، و اگر هم نتوانیم این ضعفها همچنان مشاهده خواهد شد و تجربه نیز ثابت کرده است که نمونه آن مکرر دیدهشده که هر جا در این مسائل دقت کردهایم، نتایج و برکات آن را مشاهده کردهایم و امام (ره) در اواخر عمر شریفشان برای تداوم تاریخ انقلاب تذکر دادهاند که «نگذارید انقلاب بهدست نااهلان و نامحرمان بیفتد» و ایشان تأکید کردهاند که نفرات انقلابی و کسانی برای نظام زحمتکشیدهاند آویزه گوش باشد و این محور حرکت همه ما باشد.
مطالبه گری و روشنگری جنبش دانشجویی باید اساس کار باشد
در بحث تعامل و تقابل جنبش دانشجویی و مسئولین شهری و استان در زمینه مفاسد اقتصادی، این جنبش آیا جلساتی را با مسئولین داشته یا نه؟ خودتان پیگیر این مسائل بودهاید برای انتقال این دغدغهها؟
نوری: در بسیج دانشجویی بهعنوان یک تشکل دانشجویی وظیفه و آرمانی که برای ما تعریف کردهاند
این است که مطالبه گری از مسئولین در هر سطحی و روشنگری برای مردم در همه
جوانب باید اساس کار باشد. تاکنون در سطح استان با موقعیتی مواجه نبودهایم که بهصورت اخص این مطالبه گری را از مسئولین در حوزه مفاسد داشته باشیم ولی خب بههرحال در دانشگاه با مسائل مختلفی مواجه بودهایم که قابلتعمیم به دیگر زمینههاست.
در برخی از مسائل و اقدامات و پروژههایی که در دانشگاه انجامشده و تأثیراتی متقابل در این زمینه را داشته است ما در جنبش دانشجویی وارد شدهایم و ریزه کاریها را بررسی کرد ه ایم و موارد مختلفی را به گوش مسئولین ازجمله ریاست دانشگاه رساندهایم.
همچنین در این راستا به ما گزارشاتی رسیده و میرسد که در برخی از بخشها ابلاغیههایی برخلاف تأکیدات رهبر معظم انقلاب در حوزه اقتصاد مقاومتی انجام میگیرد و با نامهنگاری و پیگیری جوانب آن، مطالبه گری کردهایم.
شورای شهر محل سیاستبازی شده است
زمینههای فساد در ساختار مدیریت شهری را در چه قالبی میبینید؟
نوری: گوشبهفرمان ولیفقیه بودن در مسائل مختلف، اقدامی است که در صورت هوشیاری به این مسئله منتهی میشود که آسیبی بهنظام و ساختارهای آن وارد نشود. ویژگیهای نمایندگان مجلس از زبان رهبر معظم انقلاب را میتوان در این مسئله شورای شهر تعمیم داد و گفت که کسی که برای مسئولیت انتخاب میشود باید شجاع، مدیر و مدبر باشد.
مردم باید این دست افراد را انتخاب کنند و به مشکلات مردم رسیدگی کنند و به شانتاژهای خبری بیتوجه باشند، افرادی که در شرایط فعلی در حال رسیدگی هستند و این مسئله عبرتی باشد که این به همان انتخاب مردم بازمیگردد و این افراد بر سرکار میآیند.
در خود شهر ما در آذربایجان غربی نیز برخی از اعضا شورای آن شهر به این
فکر هستند که فلان پروژه را بگیریم و ... که در صورت حاکم شدن چنین تفکراتی
درد مردم فراموش میشود.
من دلیل اصلی این مشکلات را، سرکار آمدن اینچنین افراد توسط انتخاب مردم و شانتاژهای خبری میدانم که اگر مردم دقت کنند چنین افرادی بر سر کار نمیآمدند و اگر منتخبین نیز درراه امربهمعروف و نهی از منکر عمل کنند، چنین اتفاقاتی میافتد.
وظیفه اصلی جنبش دانشجویی این است که در این مسائل تأثیرگذار باشند و چهره واقعی و پشت پرده این مسائل را به مردم بشناسانند و شورای شهر تبدیل به محل سیاستبازی شده است و نتیجه آن فسادی شده است که ابعاد آن تاکنون منتشرنشده است. از مراجع قضایی درخواست داریم که ابعاد این ماجرا را به مردم توضیح دهند.
دانشجو دیدهبان و در متن قضایای جامعه باشد
آقای دکتر نظر شما درباره نسبت جنبش دانشجویی و فسادستیزی چیست؟
مدبر: ما باید ببینیم جایگاه جنبش دانشجویی در آگاهی دهی به مردم در این زمان کجاست؟ آیا جنبش دانشجویی میتواند در این مقطع زمانی صدای عدالتخواهی، استکبارستیزی، عدالتگستری و دفاع از آرمانهای اسلام به گوش می رسد؟ نقش آن در جامعه چیست؟ آیا تنها نقش آنان محصور در تشکلی دانشجویی که بهصورت محدود کارهای فرهنگی در محیط دانشگاه انجام میدهد.
دانشجو بهعنوان دیدهبان و وظیفه روشنگرانه باید در متن قضایای جامعه باشد و پسازآن دیدگاهها و نظرات دانشجو در جامعه تأثیر گذار باشد که ما در مقطعی از انقلاب شاهد این ایفای نقش از سوی دانشگاهها بودهایم. در جنبش دانشجویی که بنده در مقطع زمانی خاص جزو بدنه آن بودم در مقطعی از زمان، تعدادی از این بهاصطلاح دانشجوها؛ برای رابطه با آمریکا در تالار وحدت دست میزدند و سوت میکشیدند.
رهبر معظم انقلاب، کلمه افسران جوان جنگ نرم را برای دانشجویان بهکار برد تعدادی از آنان مدافع آرمانهای اسلام و انقلاب و تعداد دیگر کسانی هستند که دشمن انتظار دارد آنان وظیفه خود را در راستای منویات آمریکا انجام دهند. مطالبه ما از جنبش دانشجو باید در این حد باشد و نه تشکلی دانشجویی که تنها برای ما اردو برگزار کند.
در چند سال گذشته در بحثهای مدیریت کلان کشوری و یا مثلاً در برجام، کدام بخش از دانشگاهها در چه حد در میان مردم توانستند این بحثها را باز کنند و مردم متوجه جریان شوند. آنچه به ذهن میرسد این است که جنبش دانشجویی زمانی مؤثر خواهد شد که بهگونهای برنامهریزی کنیم که نخبگان دانشجویی در تشکلها پس از پایان تحصیل، وارد بدنه مدیریتی نظام شوند ولی ما میبینیم که بعد از کار چندین ساله دانشجویی و تحصیل وی تبدیل به فردی میشود که تازه به دنبال کار و سربازی میرود.
تا چه زمانی انقلاب به دنبال نیروهایی تازه با تفکرات آرمانگرای انقلابی تربیت خواهد کرد که آنان در مجموعه مدیریتی کشور نقش ایفا کرده و کار اجرایی انجام دهند. بنده در سال 79 از دانشگاه تبریز فارغالتحصیل شدم و اگر اکنون من در شورای شهر نبودم، جایگاه من ازنظر شغلی و مدیریتی کجا بود؟
بله ما زمانی باید از جنبش دانشجویی توقع داشته باشیم که خودمان برای حضور فعالین دانشجویی و نخبگان سیاسی و فرهنگی در جامعه فضا بازکنیم. چند درصد از همین شهرداریها با تفکر انقلابی و جنگ کوخنشین و کاخنشین اداره میشود؟ سخنان امام درباره تضاد کاخنشینان و کوخنشینان
صرف شعار و صحبت نیست که فقط آن را در کتب جستجو کنیم. این تفکرات امام
راحل باید عملیاتی شود و در سطح کلان مدیریتی کشور و استان برای مدیریت
نظام و انقلاب چه برنامهای را داریم؟
تفکر انقلابی و روح پاکی و خدمت گذاری باید در همه بخشها و سازمانها وجود داشته باشد و اکنون نیز در این مقطع زمانی نیز میتوانیم بگوییم که جنبش دانشجویی مظلوم واقعشده است و بهعنوان مجموعههای تشکل دانشگاهی نگاه میکنیم، درحالیکه جنبش دانشجویی باید نقش رهبری در تقابل با استکبار را بازی کند نه اینکه محصور دار صرف دانشگاه باشد. 2 میلیون تومان برای عکس و آرایش خود هزینه کردم و رأی آوردم!
در نطقهای پیش از دستور جلسات اخیر شورای شهر دیدهایم که از جلسات پشت پردهای که در برج بلور و بیمارستان برگزارشده است، سخن به میان آمده است و حتی از پاک شدن صورتمسئله در بسیاری از این قضایا توسط ریاست شورای شهر انتقاد شده است مثل هبهها و اصل شدن حواشی و ...، شما این زمینه را چگونه میبینید؟ آیا فیالواقع صورتمسئله پاکشده است؟
مدبر: بله خب این دغدغههایی است که اینگونه و در این مواقع بیپرده طرح میشود و البته باید دقت کنیم که مسئله برج بلور یکی از جریانها و مسائلی در سطح کلان مدیریت شهری بوده است که بحثی در برج بلور مطرحشده و بالاخره با کار کارشناسی این مسئله لو رفته و عیان شده است. شاید دهها وجود داشته باشد که نه افشاشده و نه روی آن حساسیت وجود داشته باشد.
در 2.5 سال اخیر گروه بندیهایی در شورای شهر وجود دارد که عمده تقابلها و درگیریها روی منافع و دغدغههای جمعی و گروهی متمرکز شد و دعواها عمدتاً روی دغدغههای آنان متمرکز شد و طبیعتاً کسی که توانسته بود با همکاری اکثریت ریاست شورای شهر را بهدست آورد، تحتفشار بخشی از مطالبات بود که باید پاسخ میداد و در ماههای آغازین انتخاب شورای چهارم که بحث تشکیل هیئترئیسه و شهردار مطرح میشد، بحث تعدادی از عزیزان، این بود که از ما چه انتظاری دارید و به ما چه خواهید داد و؟ چندین تن از این اعضا در آن زمان با شرط شهرداری تبریز به جمع گروهها و جناحها میآمد که اگر من را شهردار تبریز کنید من به جمع شما میپیوندم تا شما اکثریت باشید!
دغدغه و خطر در آن زمان این بود که مطالبات برخی از افراد در آن دوره چهارم به سمت منافع شخصی و مادی بود و یکی از دلایلی که ما در اقلیت ماندیم این بود که ما به خواسته آنان "نه" گفتیم و یکی دو نفر از این اعضای شورای شهر با قول شهرداری تبریز به برخی از مجموعهها رفتند.
فردی از اعضای شورا نزد ما (اقلیت) آمد و گفت که من مثلاً مدیریت شهرداری منطقه 2 را از شما میخواهم و شرط کرده بود اگر آن را به من بدهید من به طیف شما میپیوندم! ببینید این دوره خصوصیتی داشت که شورای چهارم دو برابر شد و طیفهای مختلف فکری درست یا غلط توانست آرای مردم را جمع کند. شخصی بود که میگفت من 2 میلیون تومان برای عکس و آرایش خود هزینه کردم و رأی آوردم!
در 2.5 سال گذشته ما با این دغدغهها روبرو بودیم و نهایتاً در انتخابات سال سوم، طیف اقلیت با تغییر تاکتیک به این نتیجه رسیدیم که برخی از عزیزانی که با مجموعه آقای دبیری وارد مذاکره شوند و نهایتاً در سال سوم اتفاقاتی رخ داد که از برکت آن تغییر تاکتیک بود و یکی از این اتفاقات تغییر ریاست کمیسیون برنامهوبودجه بود.
خودتان میدانید دقیقترین و محرمانهترین اطلاعات در کمیسیون برنامه بودجه شورای شهر مطرح میشد که یکی از بخشهای تقویتکننده برج بلور همین اطلاعات کمیسیون برنامهوبودجه بود و در جریان انتخابات سال سوم، فردی که در اولین حضور خود در انتخابات ریاست این کمیسیون را بر عهده گرفت.
طبیعتاً این لاپوشانی مسائل در 2 سال اول عمر شورای چهارم باعث شد که این زخم در شورا و شهرداری متورم شود و جریانات امروز نتیجه بحثهایی است که آن زمان مطرح شد.
پشت پرده انتخاب ریاست شورا در سال چهارم؟
درست است که طیف اقلیت درصدد بود رئیس سال دوم کمیسیون برنامه و بودجه را کاندیدای ریاست شورا کند؟ آیا این صحت دارد و اگر دارد تناقضی در این میان مطرح نیست؟
مدبر: ما در سال دوم برای شکستن اکثریت و جلوگیری از تقسیم شهرداری در بین خودشان، مجبور بودیم روی یک روش کار کنیم؛ ما 3 گروه را در شورای شهر شاهد بودیم که طیف 8 نفری آقای دبیری، طیف اقلیت 9 نفری ما و طیف 3-4 نفری در این میانه بود که هر امتیازی میخواستند از طرف مقابل میگرفتند
و تاکتیک ما این بود که این گروه را مجاب کنیم که به خودمان بکشانیم و نظر
این گروه این بود که ریاست شورا را به ما بدهید و ما طرف شما بیاییم.
نظر آنان روی ریاست آقای شیاری بود و ما روی آن توافق کردیم اما در جلسه دوم به دلیل اختلاف میان اعضای این طیف 4 نفری، آن خانم گفت بود چرا فلانی؟ من باید رئیس شوم. اینها برای اینکه جمع 4 نفریشان فرونپاشد گفتند که ما میخواهیم این خانمرئیس شود و جمعبندی ما هم که برای اولین بار در تبریزبیدار مطرح میکنم این بود که ما به این نتیجه رسیدیم که ریاست شورا برای شما و سایر بخشها برای ما باشد.
زیرا ما مجبور بودیم و آنان تنها این خانم را مطرح میکردند اما روز آخر به آنان بگوییم ما به شما رأی نخواهیم داد و من و آقای باغبان شب پیش از رأی گیری با آن خانم، جلسه گذاشتیم ولی وی از ترس به جلسه نیامد و پس از ان با جریانات و مسائل مختلف سعی کردند این 4 نفر به جمع ما نیایند.
پسازآن بود که در ساعت 3 بامداد در بیمارستان به توافق میرسند که ما ریاست کمیسیون را به شما میدهیم و درنهایت کار این 3-4 نفر این بود که معامله کنند و امتیاز بگیرند. هرکس امتیاز بیشتری دهد بهطرف آن بروند و این روش ما برای شکستن آنان بود که بنا بر دلایلی نتوانست انجام شود و الا ما بههیچعنوان آن خانم را به سمت ریاست انتخاب نمیکردیم و من مستندات را تا شب انتخاب به شما گفتم، پیشنهاد ریاست از طرف خود آنان بود و نه ما.
تبریزبیدار: ممنون از 2 بزرگوار که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.
مدبر: من هم از شما سپاسگزارم.
نوری: ممنون و متشکرم.